۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

می خواهیم، اما شرم داریم - سید مجتبی واحدی

آیت اله خامنه ای درجمع رایزنان فرهنگی ایران ، اظهار داشته است :«بايد در كنار معرفي عمق فرهنگ و تمدن كشور، ايران امروز هم براي جهانيان معرفي شود.»


از جهت اعتراف به افتخارات تاریخی ایران ، بخش اول این سخن را می توان یک گام به جلو دانست زیرا پیش از این ، برخی سخن گویان رهبری همچون علی و جواد لاریجانی به گونه ای سخن گفته بودند که گویی تاریخ گذشته ایران ، مملو از ننگ وعار بوده است! اما در خصوص بخش دوم از اظهارات اخیر ، بایستی قدری تأمل کرد. آقای خامنه ای در حالی از لزوم « معرفی چهره امروز ایران » سخن میگوید که از یک سو ، برخی «سانسور» های رسمـــــی مانع اجرای این توصیه می شود و از سوی دیگر ، احساس شرمندگی از برخی اقدامات و اظهارات کسانی که به ناحق خود را نماینده ملت ایران معرفی می کنند نوعی «خود سانسوری» اجـــــــتناب ناپذیر بر سخن گویان واقعی مـــــلت ، تحمیل نموده است. حـــــاکمیت « سانسور » در ایران آنقدر واضح است که برای اثبات آن ، نیازی به ارائه مدرک وجود ندارد. آیت اله خامنه ای هم اگر باور ندارد می تواند حسن روحانی را احضار نماید تا او برای رهبر خود توضیح دهد که «انعکاس اظهارات نماینده رهبری در شورای امنیت ملی ، موجب توبیخ همز مان ۱۵ روزنامه توسط وزارت ارشاد شده است !» اما بدون تردید ، خودسانسوری های الزامی ، بیش از سانسورهای رسمی بر فضای رسانه ای ایران سایه افکنده است. حضرت آیت اله بیش از هر کس اشتیاق ما به انعکاس واقعیات امروز ایران رامی داند. مثلا همه ایرانیان آزادی خواه مایلند عمق ماجرای کهریزک را به عنوان نشانه ای از « تفکر » و « عملکرد » حاکمان فعلی جمهوری اسلامی ، افشا نمایند اما شرم از امام علی (ع) مانع این افشاگری ـ یا به تعبیر آقای خامنه ای معرفی چهره امروز ایران ـ است، زیرا کسانی که خود را « مفسر نهج البلاغه » می نامند با وقاحت فراوان می گویند « مردن چند نفر در کهریزک ، مسئله مهمی نیست » در حالی که صاحب نهج البلاغه به خاطر در آوردن خلخال از پای دخترکی « غیر هم کیش » آرزوی مرگ می کرد.همه ما می خواهیم چهره تحمیل شده توسط کودتاگران به ایران را ترسیم نماییم اما برخی جنایات در ماههای اخیر ، آنقدر شنیع است که بازگویی آنها موجب شرمندگی از« تاریخ سراسر افتخار ایران» است.اگر بخواهیم « ایرانِ اسیرِکودتاگران » و مدیرانٍ بی کفایت آنها را معرفی کنیم نمی توانیم چشم خود را بر سرنوشت دخترکان مظلومی ببندیم که نیاز به نان ، آنان را به دام عده ای شیاد درداخل یا خارج کشور می اندازد. در ایران امروز، در حالی که عوامل آیت اله ، پس از ۲۱ سال از آغاز رهبری او ، به قدرت اطلاعاتی خود مباهات می کنند عده ای از خدا بی خبر از مرزهای رسمی کشور ، دختران مظـــلوم ایرانی را به کشورهای خلیج فارس می برند تا بساط عیاشی شیوخ بی خاصیت را رونق ببخشند. آیا در معرفی « ایـــــــرانٍ آیت اله » می توان چهره مظلوم این قربانیان را نادیده گرفت ودر برابر بذل وبخشش های ماجراجویانه عوامل آیت اله در خارج از کشور ـ علیرغم نیازهای شدید داخلی ـ سکوت کرد؟ راستی ، آیا آیت اله ،سخن سال قبل فرمانده نیروی انتظامی ایران را به یاد نمی آورد که با همه بی رحمی ها، دلش به رحم آمد و اعلام کرد « عده ای از دختران ایرانی به خاطر نیاز مالی و به امید دریافت ماهیانه ۷۰-۸۰ هزار تومان ، به دام برخی شیادان ِسوء استفاده چی می افتند»؟ ترسیم چهره امروزین ایران ، برای ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت نیز مایه شرمندگی است زیرا از ده سال پیش تا کنون ، هر از چند گاه یکبار ، عده ای مزدور با رمز « یا زهرا »‌ به خوابگاه های دانشجویی حمله ور می شوند و کسانی که به ناحق ، خود را ملبس به لباس رسول اله ( ص ) معرفی می کنند مخالفان خویش را «بزغاله » و « گوساله » می نامند. ما می خواهیم چهره فعلی ایران را به همه جهانیان معرفی کنیم اما از پدران خود که نواهای زیبای قرآنی را در گوش ما زمزمه کردند خجالت می کشیم زیرا پایگاههای ترویج اسلام ، هم اکنون به شکنجه گاه مخالفان دولت تبدیل شده وفرزندان غیور ملت را در مساجد به « تجاوز » تهدید می کنند! آیت اله خامنـــــــه ای ، بخواهد یا نخواهد بخشی از چهــــــــــره امروز ایران ، توسط « دولتمردانِ کودتایی » ترسیم می شود؛ همان دولتمردانی که معاون اول آنها ، عنوان « دکترا » سرقت می کند(به ادعای نماینده اصولگرای مجلس ) ودزدی مقالات علمی ، به امری عادی در میان آنها تبدیل شده است. آیــــــــا افشای گسترده تر این چهره ، موجب شرمندگی نخواهد بود؟چگونه می توان چهره تغییر یافته ایران توسط کودتا گران وحامیان آنها را ترسیم نمود ودر عین حال احساس شرمندگی نکرد که عده ای برای جلب «حمایت نیم بند کمونیست ها» در عرصه های بین المللی ، از کشتار مسلمانان چچن و ترکستان شرقی توسط چین و روسیه ، حمایت می کنند؟ آیا تریسم چهره امروز ایران ، بدون توجه به « خاکستر نشینی » کشاورزان مظلوم ایران به خاطر تامین منافع عده ای از وارد کنندگان وابسته به دولت ، امکان پذیر است؟ آیا موجب شرمندگی نیست که برای باج دهی به چینی ها ، حتی تسبیح وسجاده از آن کشور وارد می کنند؟ آیا در معرفی چهره امروز ایران ، می توان گزارش های رسمی در کاهش سن روسپی گری های ناخواسته در ایران را نادیده گرفت؟ آیا تلاش عمدتا ناموفق بعضی نهادهای حمایتی برای سوء استفاده انتخاباتی از نیازمندی اقشار ضعیف ، موجب شرمندگی نیست ؟ کسانی که می خواهند چهره فعلی ایران را ترسیم کنند در برابر مرگ مظلومانه ۱۶ دانشجوی ایرانی در ساختمان مخروبه سعادت آباد ، چه وظیفه ای دارند؟ این جوانان ، به اذعان دادستان وقت تهران ، برای تامین هزینه تحصیل خود ، در آن ساختمان نیمه کاره ، کار می کردند وبه خاطر ناتوانی در تأمین هزینه خوابگاه ، در همان جا می خوابیدنددر حالی که در همان روزها دولت شهرت طلب احمدی تژاد ، هزینه سفردانشجویان کشور ناشناخته « جزایر سلیمان» به کشور کمونیستی کوبا را از جیب ملت ایران پرداخت می کرد.


حضرت آیت اله !
باور کنید ما هم می خواهیم چهره امروز ایران را معرفی کنیم اما از نسل های آینده ، خجالت می کشیم که به آنها بگوییم اعضای مجلس خــــــبرگان به جای انجام وظایف نظارتی خـــــــود در مورد رهـــــــبری، سالی یکبار دور هم جمع می شوند وبا بی اعتنایی به مشکلات روزافزون مردم در عرصه های اقتصادی ، سیـــــــــــاسی ، فرهنگی و حیثیتی ، اعلام می کنند که « صلاحیت های رهبری ، روز به روز افزایش یافته است»‌! ما خجالت می کشیم چهره امروز که بر ایران تحمیل شده است را ترسیم کنیم اما شما می توانید از منسوبان و منتصبان خود بخواهید با ادعاهایی همچون « وجود آزادی مطلق در ایران » و « تکذیب زندانی شدن افراد به خاطر مخالفت با دولت » چهره دلخواه شما را برای خودشان ونه برای مخاطبان ، ترسیم نمایند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر